خبرها و دیدگاها

۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

اقــوام ایـرانـی در جـنـبـش ســبـز



ما اقوام ایرانی به چهار نکته اساسی در جنبش کنونی ایران کثیرالمله توجه داشته باشیم.

زیرا بعد از هفت ماه تداوم و تعمیق مبارزاتی، جنبش از یک رنگ بخصوص و یا رنگ ها

عبور کرده و ماهیت نسبتا ً ملی و فراگیر به خود گرفته است

اول -شعارهای ضد استبدادی و دمکراتیک جنبش در کـُـلـّـیت خویش.

دوم- شعار نفی سلطه یک مذهب مشخص و در نهایت برابری مذاهب و ادیان.

سوم -شعار آغازین جنبش بنام "رای من کجاست؟"، یعنی حق حاکمیت مردم در سطوح کشور.

چهارم- عکس العمل رژیم نسبت به معترضین و مطالبات برحق آنها.

این یک حقیقت انکار ناپذیر است که برخی اقوام ایرانی نظیر بلوچها، کردها، ترکمنها و عرب ها

قبل از هموطنانی مانند قوم لر در مناطق مرکزی ایران به ماهیت عوامفریبانه رژیم جمهوری اسلامی

پی بردند؛ و در نتیجه مبارزه ضد استبدادی و آزادیخواهی نیز شروع شد

ادامه مطلب در سایت

جنبش رهایی بخش لرستان

www.loresan11.com


۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

مبارزه در مناطق لرنشین

از آنجا که گذشته چراغ راه آینده است و جنبش رهایی بخش لرستان در ابتدای راه است

از بررسیهای واقع بینانه سایر سازمانهای سیاسی که رهایی را بر هر عقده خود و گروه خود را ترجیح داده اند بهره میگیریم

با هم به بررسی زیر می پردازیم<

اعتلای انقلابی چند ساله اخیر که بیانگر مرحله تغییر کیفی حرکات خودانگیخته توده های خلق است به شکل آشکاری نیازها ،

مسائل و نواقص جنبش را نشان داده و ضرورت حل این مسائل را بویژه برای سازمان های پیشرو مطرح نمود . در راس این نیازها

مسئله سازم اندهی و برقراری رابطه ارگانیک با توده های خلق ، بویژه طبقه کارگر قرار دارد . جمع بندی اشکال مختلف حرکات

توده مردم در شرایط فعلی و شناخت شیوه ها و مکانیزم و قوانین حاکم بر تحول آنها از سوئی خود ناشی از ضرورت های مرحله

ای جنبش بوده و از طرف دیگر گامی اساسی جه ت تحقق وظیفه مرحله ای جنبش یعنی مسئله سازماندهی و ایجاد تشکیلات تلقی

می گردد . بدون شک دست زدن به چنین امر مهمی آن هم در سطحی گسترده به گونه ای که دربرگیرنده باشد کاری بس سترگ

است که تنها به شرط شرکت فعال در چنین حرکاتی انجام آن میسر خواهد بود . ولی چنین واق عیتی نمی بایستی مانع از پرداختن به

این امر در سطوح محدود و خاص یعنی جمع بندی تجارب مبارزاتی و انقلابی در محدوده جغرافیایی معین فی المثل لرستان باشد .

بالعکس با توجه به سه علت زیرین ، امری ضروری و اساسا وظیفه عناصر ، محافل و سازمان های مارکسیستی – لنینیستی می باشد :

-1 جمع بندی این تجارب که قطعا دربرگیرنده نکات مثبت و منفی و چگونگی تحول مبارزات صنفی

سیاسی و درک دینامیسم و قانون مندی حاکم براشکال مختلف حرکت اعتراضی توده های مردم

است می تواند به تقویت عناصر مثبت و تضعیف جنبه های منفی جنبش انقلابی کمک کند.

-2 این تجار ب به جهت وضعیت کم و بیش مشابه حاکم بر مناطق مختلف کشور عملا می توانند در

خدمت جنبش در سطح جامعه قرارگیرند . ضمنا مسائل ویژه این منلطق و احیانا ملیت ها را نشان دهند.

-3 چنین تحلیلی بخصوص در صورتی که در دیگر شهرها و مناطق نیز انجام گیرد نه تنها با جمع بندی

کلی م بارزات توده های خلق ایران مغایرت نداشته ، بلکه عملا عناصر مقدماتی چنان تحلیلی را نیز فراهم می آورد.

خطری که در آغاز چنین اقدامی ممکن است براندیشه تحلیل گران سایه افکند درغلطیدن در گنداب گرایشات شووینیستی است

که می تواند نقش مخرب و سکتاریستی را برجنبش تحمیل ویالااقل جنبش را درگیر با مسائل تنگ نظرانه ناسیونالیستی نماید.

این نوشته که تحلیلی مقدماتی و صرفا طرح گونه است با نواقص و نارسایی هایی نیز همراه است ( استفاده کم از آمار و ارقام –

مختصر و احیانا شتابزده بودن تحلیل و ... ). بدین امید که این نوشته گره ای هر چند کوچک از مسائل پیچیده و فراوان جنبش را باز

نموده ودر سطح تئوریک محرک کارهای مشابه گردد و به منظور ارج نهادن بر شهدای جنبش انقلابی به آنها تقدیم می گردد.

نگاهی کوتاه بر وضعیت اقتصادی – اجتماعی و اشکال خودانگیختگی خلق لرستان در گذشته

استان لرستان با جمعی تی بیش از یک میلیون نفر در غرب ایران و در کوهپایه های زاگرس قرارگرفته است . این استان که فاقد

عناصر کافی برای تشکیل یک ملت است ، علیرغم مسائل و روابط خود بویژه وضعیت اقتصادی – اجتماعی مشابه با نواحی دیگر

کشور داشته و در چارچوب مناسبات حاکم بر ایران ( سرمایه داری وابسته ) قابل تبیین است.

برخلاف پاره ای از تحلیل ها که ناشی از ذهنی گرایی و چشم بستن برواقعیت هاست ، مناسبات نیمه فئودال – نیمه مستعمره پس از

رفرم سال 41 از بین رفته و عناصر اولیه رشد سرمایه داری وابسته که قبل از رفرم جوانه زده بود به سرعت تحکیم و گس ترش یافت .

بدین سان اشکال جدید استثمار نضج گرفت و عوامل چنین استثماری در کنار نهادها و عوامل اجرایی دیکتاتوری _ پلیس ،

ساواک ، ژاندارمری ، گاردجنگل و ... ) که تحقق آن را امکان پذیر می ساخت در شهر و روستا ریشه دواند و برمال و جان توده

های زحمتکش حاکم گردید . به همراه تلاشی و استحاله طبقات و روابط کهن ، طبقات و اقشار و مناسبات جدید امکان رشد

یافتند. طبقه کارگر در بخش صنعتی در شهرهای خرم آباد و بروجرد ( کارخانجات قند ، چرم و پوست ، پارسیلون ، مجتمع صنعتی

گوشت ، تلمبه خانه ها و خطوط لوله ، نیروگاه های برق و ... ) و شهرهای دورود و ازنا ( سیمان ، نفت و راه آهن ) و در بخش ها

کارگران کارگاه ها ی پیشه وری ، ساختمانی و ... در سطح استان رشد قابل ملاحظه ای نمود . بخش خدمات در شهرها وسعت یافته

و همراه با نابودی اقشار سنتی خرده بورژوازی که در صنایع ورشوسازی ، تختخواب سازی ، جاج یم بافی ، گیوه دوزی و .. فعالیت

می کردند ، قشرهای جدید خرده بورژوازی متولد گشته و رشد یافت . در روستا نیز قشربندی تکوین یافت و رعیت های گذشته

را نچشیده و در سایه دیکتاتوری بمراتب خشن تر از استبداد بناپارتی ، به همراه خوش نشین های « شوق جوان مالک بودن » هنوز

بی زمین به کارگران کشاورزی تبدیل شدند و یا راهی شهرها گشته و به خیل کارگران ساختمانی ، کارگران فصلی و بیکاره های

شهری اضافه گشتند و این درشرایطی بود که قشرهای ویژه ای از مالکین هرروز مرفه ترشده و در کنار بورژوازی ارضی به غارت

دسترنج توده های روستایی پرداخت ند. ممانعت دولت از ییلاق و قشلاق عشایر ، ملی کردن مراتع ، مالیات جابرانه براحشام ، ایجاد

شرکت های سهامی زراعی و واحدهای کشت و صنعت ، طرح های دولتی و به اصطلاح عمرانی نظیر آبخیزداری ( در جنوب خرم

آباد جهت کاهش رسوب خاک در سد دز ) که عملا با مصادره زمین ها ه مراه بود ، تضادها را درسطح روستا و مهاجرت را

سرعت بخشید. بدین ترتیب در روندی نه چندان طولانی ستم سرمایه داری جایگزین ستم فئودالی گشت و هرگونه مخالفت با چنین

نظمی به شدت سرکوب گردید . به جهت دیکتاتوری فاشیستی و سرکوب مداوم و به علت رشدنیافتگی تضادها به حدکاف ی ( رشد

تضادها نیازمند استقرار و گسترش مناسبات جدید در طی زمان می باشد . ) نارضایی ها عمدتا به اشکال منفی خودانگیختگی نمود

می یافت . در روستاها ، کم کاری ، خرافه پرستی ، تسلیم و رضا ، رکود و خمود حاکم بود و در نارضایتی ها در عالی ترین شکل

خود در قالب یاغی گر ی تجلی می یافت که در این ناحیه سنتی سابقه دار است . شیوع شاهنامه خوانی و اشعار و ترانه های حماسی

که بیانگر نبردها و دلیری های روستاییان است شکل دیگری از تجلی کینه ها و خواست های حق طلبانه این مردم بوده و هست .

بسیاری از آطن ترانه ها گویای ایستادگی و نبرد در مقابل رضاخان و سپهبد احمدی است که دست به سرکوب خونین مردم این

1304 زدند . در شهرها نیز این نارضایتی ها به شکل ابزارشکنی ، کم کاری و گاه بارقه هایی از اعتصاب ( - منطقه در سال های 10

کارخانه سیمان ) و احیانا تعطیل بازارها نمود می یافت.

اشکال و مراحل کنونی مبارزات

وضعیت اقتصادی و شرایط زندگی اسفناک توده های مردم بویژه پس از سرازیرشدن دلارهای نفتی و شدت یافتن بحران و سیر

قهقرایی تورم پس از سال 52 ، به عمیق ترشدن فاصله طبقاتی انجامید موجبات افلاس و ورشکستگی و فقر و بی خانمانی توده های

محروم را فراهم آورد . عملکردهای جنبش نوین که از سال 49 با رستاخیز سیاهکل در سطح جامعه انعکاس می یافت ، گسترش

مبارزات سایر خلق های جهان و پیروزی غرورآفرین خلق ویتنام و دیگر خلق ها ، کامبوج ، لائوس ، آنگولا ، موزامبیک و گینه که

منجر به تغییر جناح حاکمه و نیز تغییر تاکتیک امپریالیسم به سر کردگی آمریکا گردید و به نوبه خود به نوعی در رشد مبارزات در

میهن ما موثر افتاد . 1 تمامی این عوامل باعث گردید که اشکال منفی خودانگیختگی به حالات مثبت تبدیل شوند ، مبارزات توده ها

رشدوگسترش یابد ودرگیری توده ها با اندام های مختلف سازمان های سیاسی حاکم برجامعه و بویژ ه ارتش ، اعتلای انقلابی

مبارزات توده ها را تسریح کرد به نحوی که در ماه های اخیر ، با اعتلای انقلابی چشمگیر و گسترش یابنده ای روبروهستیم . اعتلای

انقلابی که اکنون در این استان به چشم می خورد ، آمیزه ای از تظاهرات خیابانی ، راهپیمایی ها ، اعتصابات کارگ ری و کارمندی ،

تعطیل بازارها و مدارس و نبردهای خیابانی همراه با جنگ و گریز و ایجاد موانع و باریکادهای خیابانی می باشد . نیروی فعال چنین

حرکاتی عمدتا دانش آموزان و دانشجویان و اقشار پایین خرده بورژوازی و کارگران کارگاه های کوچک است . ما این اعتلای

انقلابی را در سه مرحله مشخص مورد بررسی قرار می دهیم:

-1 مرحله گذار : جریانات اخیر هرچند بیانگر مرحله کیفی حرکات توده هاست ولی مانع از آن نیست که مرحله بینابینی در

این ارتقای انقلابی را مشخص ننماییم . مرحله اول این اعتلا نشان گر چنین حالت بینابینی است که از نظر زمانی اواخر

سال 56 و اوایل سال 57 را شامل می شود . دراین مرحله اعتراضات موضعی، ناپایدار و مقطع بود که به شکل عمده در

جریانات دانش آموزان و تعطیل بازار و شعار نویسی پراکنده نمود یافت.

-2 مرحله دوم که به دنبال اوچگیری تظاهرات در ایران و بویژه پس از کشتارهای قم و تبرپز و آب ادان شکل یافت با حرکات

خیابانی، تظاهرات پیگیر و راه پیمائی های با جمعیت انبوه مشخص شد، که اوج آن راه پیمائی عید فطر بود . در این مرحله

نقش وسیع عناصر خرده بورژوازی و بار مذهبی – ملی حرکات و شعارها کاملا به چشم می خورد . این مرحله با

کشتارهای مرداد و شهریور پایان یافت. 2

-3 مرحله سوم به دنبال کشتارهای مرداد و شهریور و تهاجم خصمانه و همه جانبه نیروهای پلیس و ارتش شروع شده و

مشخصات زیرین را دارا بود:

الف- تبدیل حرکات و سیع و انبوه مردم به گروه های کوچک و پر تحرک، در این مورد به گفته فعالین، رهنمودهای سازمان

فدائی که بلافاصله در خرم آباد تکثیر و پخش شد (این رهنمود بر لزوم تبدیل حرکات پر جمعیت به گروه های پر تحرک و

کوچک تاکید می نمود ) نقش موثری داشت . این گروه های کوچک در خیابان های مختلف به ایجاد بازیکادها و راه بندان

های خیابانی پرداخته و ضمن انجام تظاهرات به جنگ و گری ز با نیروهای انتظامی می پرداختند . گسترش این شیوه عمل با عث

1 علاوه بر عوامل فوق که درسطح کشور عمل می نمود ، بازتاب جنبش نوین ایران در سطح استان که به شکل گیری محفل های مارزکسیستی منجر شد ،

اعدام چریک فدایی احمد خر م آبادی و ایجاد گروه آرمان خلق و اعدام این رفقای انقلابی ، کتیرایی ، تره گل ، طاهرزاده ، حسین و ناصر کریمی و مدنی ،

اعدام و شهادت رفقای انقلابی سازمان چریک های فدایی خلق ، ح سن سعادی ، هاشم باباعلی ، تورج اشتری ، غزال آیتی ، فاطمه و عزت غروی و ... ، و نیز

شهادت رفقای مبارز خسروترگل و مجتبی خرم آبادی و دیگر انقلابیون این استان در سطح خاص در برانگیختگی نیروهای روشنفکری و تاثیرگذاری بر

اذهان توده های شهری نقش مهمی ایفا نمود.

2 در این جریانات بخصوص در 23 مرداد تعداد زیادی کشته و مجروح شدند منجمله حمید قربانی(دانش آموز ) و علی گوذرزی.

همه گیر شدن حرکات و ایجاد تحرک فراوان شد که به دنبال آن نپروهای کمکی گارد (یک یا دو گروهان ) به خرم آباد

اعزام و درگیری به مراحل حاد و خونین رسید. میزان تلفات در مقایسه با دیگر شهرها در این مرحله بسیار کم بود.

ب- حرکات تظاهراتی گروه های کوچک و پر تحرک حالت خصمانه به خود گرفته و با حمله به بانک ها ،دادگستری،

ماشین های گارد و ارتش، شهربانی و کیوسک های پلیس و به آتش کشیدن آنها همراه بود.

ج- در این مرحله استفاده از بطری های آتش زا و کوکتل مولوتف هر چند کم ولی به هر حال شایع شد و با بدعت جالبی که

استفاده ازقلاخن بود همراه گشت . این مساله باعث افزایش توان نیروهای کوچک و پر تحرک و نتیجتا بالارفتن روحیه انقلابی

در شهر گردید. در یک رور بیش از 30 نفر پلیس و گارد مجروح شدند که خبر آن در روزنامه ها درج گردید.

د- جه ت یافتن و اوج گیری کینه ضد رژیمی نیروهای مبارز که با پائین کشیدن عکس های شاه، شعارهای کاملا رادیکال و

رزمنده ، نامگذاری خیابان ها به نام شهدا و مبارزین و انقلابیون (خیابان خمینی، صمد بهرنگی، مصدق، بهروز دهقانی ...) و

بالاخره اقدام به پائین آوردن مجسمه که نا موفق بود (در بروجرد ) و اعدام انقلابی عناصر ساواک و اطلاعات شهربانی منجمله

.« نیرومند » عنصر مزدور اطلاعات شهربانی

ز- مجموع این عوامل خصلت مذهبی - ملی و اعتدالی جنبش را در جهت مبارزات سازش ناپذیر تغییر داده و نقش رهبری

کننده عناصر چپ را نشان داد.

شرایط فعلی تداو م مرحله سوم است که با جنگ و گریزهای خیابانی، ادامه اعتصاب معلمین، تعطیل دانشسراها و مدارس، بازار

و بخصوص قابلیت انعطاف نیروها در ترکیب شدن به موقع نیروهای پراکنده و به راه انداختن تظاهرات و راه پیمائی های پر

جمعیت و پراکنده شدن و تبدیل به گروه های پر تحرک و کوچک مشخص می شود . روزهای 5 تا 12 دی ماه نشانگر مرحله

حرکات قهر آمیز بود که به دنبال یک رکود تقریبا پانزده روزه یعنی پس از جریانات عاشورا شکل یافت . در این روزها که با

راه پیمائی معلمین و دانش آموزان و اعتراض پزشکان و دندانپزشکان شروع شده و آنگاه به حرکات تعرضی گروه های

کوچک تبدیل شد اداره کشاورزی استان، چند ریو و ماشین ارتشی و ژاندارمری و .... به آتش کشیده شد و نبردهای خیابانی

بعد بی سابقه ای یافت . کانون حرکات در این مرحله در خرم آباد به جنوب شهر یعنی درب دلاکان و ششم بهمن کشیده شد

و در بروجرد در خیابان پ هلوی و جعفری متمرکز گشت . در این روز حدود پانصد نفر در خرم آباد و بروجرد و کوهدشت

مجروح شدند و تعدادی نیز کشته شدند.

شعارها و تحول آنها در مراحل جنبش

شعارها در این منطقه نیز از پویائی خاص برخوردار بود . در روابطه با مراحل مختلف جنبش تغییر یافته و متکامل تر و رزمنده

تر شده است . در مراحل اولیه شعارها از انسجام خاصی برخوردار نبود و عمدتا دارای جنبه مذهبی و کمتر مضمون سیاسی بود .

شعارهای ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی به چشم نمی خورد و به تبعیت از بعد اعتدالی جنبش در این مراحل شعارها نیز

اعتدالی محافظه کارانه و گا ه دو پهلو بود . ولی به تدزیج عامل آگاهی در جنبش نقش خویش را نشان داده و شعارهائی از

کارگران ، زحمتکشان ، » قبیل (اتحاد، مبارزه، پیروزی )، (تو اگر برخیزی، ....) متداول شد . و بالاخره در مراحل نهائی شعارهای

آزادگان مملکت را یک بیک کشتند، خاموش » ،» یامرگ یا رهائی ، درود بر فدائی » ،« نان، مسکن، آزادی » ،» متحد شوپد

بر درو دیوار جای گرفت و در تظاهرات کوچک و بزرگ گفته شد . در این مرحله خواندن »... نخواهند کرد فریاد ملت را

سرودهای انقلابی (ای رفیقان - پرچم دار زحمتکشان - کارگر، برزگر ) و گاه ترانه های محلی حماسی با شعرهای سیا سی و

رزمی متداول گردید . بداهه سازی و بیان شعارهای اقتصادی و کارگری و رزمی به لهجه محلی بسیار به جا و با تاثیر گذاری

با » سازمان می دهیم، مسلح می شویم، فدائی می دهیم، پیروز می شویم » فراوان همراه شد . در روز تاسوعا و عاشورا شعار

حرکات ریتمیک پا و حالت دو همراه بود تحرک ویژه ای به تظاهرات داد . یکی از گروه های هوادار از این جریان به عنوان

» رژه ارتش خلق در خرم آباد یاد کرد . در روزهای 5 تا 12 دی ماه شعارهای جدیدی در رابطه با حمایت از کارگان نفت

و سنگینی مالیات و باج دولتی و دو آرم » زحمتکش - امریکا، اسرائیل نفت تورا می برد ، » کارکر نفت ما - حامی سرسخت ما

درود بر سازمان چریک های فدائی خلق ( در چهارراه بانک و خیابان شاه بختی ) همراه با شعار

به چشم می خورد. » فدائی

www.lorestan11.com


هشدار-ضرورت

چریک خلق عبدالله ریگی هر اندشیه ای که داشت،اما با شجاعت تمام به کل رژیم با تندترین زبان ،یعنی تفنگ "نه " گفت .ربودن این رزمنده خلق به کمک سرویسهای اطلاعاتی خارجی، هشداری است به همه جریانهای سیاسی از بزرگترین ومتشکلترین،تا کوچکترین وپراکنده ترین،که غرب وهمه وابستگانش ورژیم با همه جناحبندیهایش ،علی رغم همه دعواهای حیدرنعمتی،بر سر یک چیزپیمان بسته اند،وآن نابودی هر جمع وهرآنکس که درد ایران آزاد در سر دارد .اطلاعیه جندالله در رابطه با شرکت سرویسهای خارجی در رابطه با این آدمربائی : http://junbish.blogspot.com
خبر دردناک وناجوانمردانه آدمربائی رژیم به کمک سرویسهای اطلاعاتی خارجی(بنابه اطلاعیه جندالله) ،یعنی ربودن فرزند دلیر خلق بلوچ بطور خاص وفرزند ایرانزمین بطورعام ،چریک جانباز عبدالله ریگی ،تشت رسوای رژیم ولایت را که شب وروز برعلیه دول غربی وبیگانه شعار میدهند را ازبام به کف حیات سرسپردگی پرتاپ کرد وآنرا رسوا نمود.فیلم آدمبربائی در آدرس زیر :http://www.farsnews.com/media.php?nn=8812041228
چریک خلق عبدالله ریگی هر اندشیه ای که داشت،اما با شجاعت تمام به کل رژیم با تندترین زبان ،یعنی تفنگ "نه " گفت .ربودن این رزمنده خلق به کمک سرویسهای اطلاعاتی خارجی، هشداری است به همه جریانهای سیاسی از بزرگترین ومتشکلترین،تا کوچکترین وپراکنده ترین،که غرب وهمه وابستگانش ورژیم با همه جناحبندیهایش ،علی رغم همه دعواهای حیدرنعمتی،بر سر یک چیزپیمان بسته اند،وآن نابودی هر جمع وهرآنکس که درد ایران وایرانی آزاد در سر دارد .اطلاعیه جندالله در رابطه با شرکت سرویسهای خارجی در رابطه با این آدمربائی : http://junbish.blogspot.com /
ربودن ناجوانمردانه چریک خلق عبدالله ریگی هشداری است به همه فعا لین سیاسی متشکل وغیر متشکل که دول غربی علی رغم همه کاغذبازیهای سازمان مللی وپارلمانتاریستی(بیانیه مجالس)،بر سر بزنگاها با بالاترین سرویسهای اطلاعاتی به کمک رژیم خواهند آمد .این آد مربائی از طرف دیگر ضرورت هر چه تشکیل سریعتر یک جبهه متحد از تما می شخصیتها وجریانات سیاسی را در جلو پای همه میهن پرستان قرار داده است ، به خود آئید که دشمن در کمین همه است.

جای آن دارد که همه میهن پرستان این جنایت تروریستی آدمربائی را با تمام قوا محکوم کنند وبرای تشکیل یک جبهه متحد، قبل ازاینکه دیر شود قدم به میدان بگذارند وبر سراین حداقل اساسی با هم همپیمان شوند ،این حداقل چیزی نیست ،مگراین شمع روشن بخش عاشقان .

مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی برقرارباد حکومتی بر رای ملت (رفراندوم رفراندوم،راه نجات مردم) .تا الان که این سطوربه رشته تحریردر می آید، فقط این سایت مجاهدین خلق ایران است که با شهامت ودرایت ملی این جنایت را محکوم کرده است. این موضعگیری انقلابی وانسانی وشجاعانه بسیارقابل تقدیر است : http://www.mojahedin.org/pages/detailsNews.aspx?newsid=54009


مطلب ارسالی یکی از زنان مبارز لر و یاران جنبش رهایی بخش لرستان برای سایت:

www.lorestan11.com